آه سهراب،سهراب بزرگ..

ساخت وبلاگ
سال پیش بعد از کنکور که دوباره افتادیم در چاه مجازی ، فایل های خوانش "صدای پای آب" سهراب سپهری رو با صدای خسرو شکیبایی دانلود کردم..

شروع کردم به گوش کردن، هنگامه ی خواب ، در راه، وقت ظرف شستن(زندگی شستن یک بشقاب است)

چنان مجذوب این فایل ها شده بودم، که روزی دوبار حداقل گوش می دادم.

قبلا چندین بار این شعر رو خوانده بودم ولی شاید به خاطر سن کم،منو درگیر نکرده بود انقدر..

برایم عجیب بود،اون همه توصیفات زیبا ، اون نگاه عمیق به زندگی ، به اشیا ، به اتفاقات روزمره

سهراب را هر روز ستایش می کردم،توی دلم می گفتم چه آدم بزرگیه این سهراب..

و حالا که 365 روز از برخورد عمیق ما با هم می گذره ..

سهراب، آه سهراب 

بت من .. بزرگ ..

من چگونه زیر این حجم از بزرگی تو که دنیای منو دربرگرفته شانه خم نکنم؟

چگونه وقتی می گویی"کودکی دیدم ماه را بو می کرد" به تو سجده نکنم؟

وقتی می گویی"من به دیدار کسی رفتم در آن سر عشق " به خودم خنده ام نگیرد؟

آه سهراب سهراب دوس داشتنی من..

یک شب به خواب من بیا و بگو هیچ حواست هست؟ماهی ها حوضشان بی آب ست؟

بیا تا یله شوم در تو ،بنای گریه و زاری بگذارم، بگویم که چگونه مرا مجذوب خودت کردی.

عزیز من،بیا کوچه پس کوچه های خواب های مرا بگرد،جار بزن ،آی شبنم ،شبنم،شبنم...

من به تو خواهم گفت،بهترین چیز رسیدن به نگاه توست،به نگاهی که از حادثه ی عشق تر است..

اولین برخورد از نوع 2...
ما را در سایت اولین برخورد از نوع 2 دنبال می کنید

برچسب : سهراب,سهراب,بزرگ, نویسنده : asemanabri14 بازدید : 105 تاريخ : سه شنبه 31 مرداد 1396 ساعت: 3:21