اولین برخورد از نوع 2

اما هنوز هم هستی برای ما افسون شده‌ست؛
زندگی هنوز سرچشمه است. یک بازی نیروهای ناب،
که هیچ‌کس آنها را پسودن نتواند، بی‌آنکه زانو زند و تحسین کند.

سوگنامه‌ها و ترانه‌ها
ریلکه
ترجمه‌ی خراسانی

اولین برخورد از نوع 2...

‏رگبار بی‌امان قساوت را هرگز این سان درازنا نشنیدم، موج عظیم مردم
خروشان و دادخواه
فریاد می‌کشیدند:
از جان خود گذشتیم
با خون خود نوشتیم
یا مرگ یا «آزادی»

‎#آبان۹۸

اولین برخورد از نوع 2...

سقفی اندازه‌ی قلب من و تو واسه لمس تپش دلواپسی

برای شرم لطیف آینه‌ها

واسه پیچیدن بوی اطلسی ...

.

.

.

.

سقفمون افسوس و افسوس تن ابر آسمونه

یه افق

یه بی‌نهایت

کمترین فاصله‌مونه... 

اولین برخورد از نوع 2...

آمدم بنویسم هیچ

دیدم که تاب گیسوانت از مقابل دیده گذشت..

آری

به جز جعد گیسوانت هیچ.

اولین برخورد از نوع 2...

بعد از 2 ماه آمدم اینجا و با کامنت خصوصی شخصی در دوردست مواجه شدم.

عجیب بود این اسم، دوردست

آقا یا خانم دوردست، زندگی من گره خورده با این مفهوم، با این کلمه " دور"

من همیشه دور بودم

از او و او ها از دوست داشتنی ها از همه...

من همیشه دور بودم.

اگر باز آمدی اینجا با من ارتباط بگیر.

ایمیلم را این زیر در کامنت ها می نویسم.

اولین برخورد از نوع 2...

بگو هنوز باران می بارد
و تو هنوز قدم زدن در باران را دوس داری..

 

آه احمدرضا احمدی...

پ.ن: تموم ۲۴ کیلومتریای دنیارو ، زیر بارون نگات...

اولین برخورد از نوع 2...

آن عکس

عکس زیبا

بهترین عکس ازما

کاش دنیا ببیند

بفهمد

ما هم آدمیم ,..

 

پ.ن: بوسه

اولین برخورد از نوع 2...

مقاومتم برای بیدار ماندن هر چند ساعت که بخواهی..

فقط برای این دو مقوله عجیب بالا می رود.

اولین برخورد از نوع 2...

خدایا حواست به قلبای ما هست؟

می بینیمون؟

کمکمون می کنی؟

دستمونو می گیری؟

این روزا به معجزه نیاز داریم

اولین برخورد از نوع 2...

با صدای بلند بخوانید:

 

خدا     عادل      نیستتتتتتتتتتتتتتت...

 

همین

اولین برخورد از نوع 2...